فلسفه ولایت فقیه چیست؟
تبیین این مسأله به تحلیل دو نکته بر می گردد:
- چرا جامعه نیازمند زعامت و ولایت سیاسی است؟
- چرا در جامعه اسلامی این زعامت سیاسی، برای فقیه جامع شرایط قرار داده شدهاست؟
جامعه انسانی از آن جهت که مشتمل بر افراد با منافع،علاقهها و سلیقههای متعارض و مختلف است، به طور ضروری نیاز به حکومت دارد. اجتماعانسانی هر چند در حدّ بسیار مختصر نظیر یک قبیله یا روستا، نیازمند نظام و ریاستاست. اصطکاک منافع، چالش میان افراد و اخلال در نظم و امنیت، مقولاتی است که وجودنهادی مقتدر و معتبر را جهت رسیدگی به این امور و برقراری نظم و امنیت ایجاب می کند. بنابراین، جامعه بدون حکومت یا دولتی که دارای اقتدار سیاسی لازم و قدرتبرنامهریزی، تصمیمگیری، اجرا و امر و نهی است، ناقص خواهد بود و دوام و بقای خویشرا از دست خواهد داد.
امام علی(ع) در مقابل خوارج که شعار «لا حکم الاّ للّه» سر میدادند و بر نفی وجود حکومت و امارتاصرار ورزیده، مدعی حکومت مستقیم خدا بر خویش بودند می فرمود:
انّه لابد للناس من أمیر برّ او فاجر یعمل فی إمرتهالمؤمن؛
به ناچار مردم نیازمند وجودحاکم هستند؛ خواه نیکوکار و خواه بدکردار تا در حکومت او مرد با ایمان، کار خویشکند.نهج البلاغه، خطبه 40.
سرّ نیاز به ولایت سیاسی در نقص و ضعف فرد انسانینهفته نیست؛ بلکه در ضعف و نقص مجتمع انسانی است. بنابراین اگر جامعهای از افرادیشایسته و حقشناس نیز فراهم آمده باشد، باز هم نیازمند حکومت و ولایت سیاسی است؛زیرا اموری وجود دارد که مربوط به جمع میشود و نیاز به تصمیمگیری کلی و در سطحعمومی دارد و فرد از آن جهت که فرد است نمیتواند در این موارد تصمیمگیرندهباشد.
اختلاف نظامهای سیاسی در اموری نظیر: شیوه توزیعقدرت، شرایط صاحبان قدرت، چگونگی احراز قدرت سیاسی، نقش و جایگاه مردم در واگذاریقدرت سیاسی و... است؛ و گرنه در اصل اینکه جامعه بشری نیازمند ولایت و زعامت سیاسیاست، اتفاق نظر وجود دارد و تنها مخالف آن، آنارشیستها هستند که نه عددمعتنابهیاند و نه دلیل موجهی دارند.
اما اینکه در اندیشه سیاسی شیعه، زعامت سیاسی در عصرغیبت به فقیه جامع شرایط واگذار شده، بدان جهت است کهرسالت ووظیفه حکومت، تطبیق امور مسلمانان با تعالیم شریعت است. هدف حکومت دینی، تنها برقراری امنیت و رفاه به هر شکل و ساماننیست؛ بلکه باید امور جامعه و روابط و مناسبات آن با احکام، اصول و ارزشهایدینی مطابق باشد و این مهم نیازمند آن است که مدیر جامعه اسلامی در عین برخورداریاز تواناییهای لازم در عرصه مدیریت آشناترین مردم به حکم خداوند در این موارد بودهو از فقاهت لازم در امور اجتماعی و سیاسی برخوردار باشد.
درمورد آیین زندگی و اخلاق کاربردی چه می دانید؟
امام علی(ع) میفرماید:
أیها الناس ان احق الناس بهذا الامر أقواهم علیه وأعلمهم بأمر الله فیه؛
ای مردم! سزاوارترین مردم به امارتو خلافت کسی است که بدان تواناتر و در آن به فرمان خدا داناترباشد». خطبه 173نهجالبلاغه.
پس جامعه اسلامی، نیازمند ولایت و زعامت سیاسی است؛همچنان که هر جامعه دیگری برای برطرف کردن بعضی از کمبودها و نواقص اجتماعی خویش وتأمین نظم و امنیت، محتاج آن است. این زعامت سیاسی به فقیه عادل توانا داده شدهاست؛ زیرا مدیریت جامعه اسلامی افزون بر توانایی های مدیریتی به اسلام شناسی وفقه شناسی نیز نیازمند است.